اشعار آیینی خیمه...

آتیش غم به دلم افتاده

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 دی 1398

آتیش غم به دلم افتاده

متن شعر

آتیش غم به دلم افتاده

***

آتیش غم به دلم افتاده

داغ تو به جگرم افتاده

.

علی غریب شده زهرا بی تو

به چه کنم چه کنم افتاده

.

چجوری بچه هاتو آروم کنم ؛ چجوری ؟

.

حسن داد میزنه حسین آه می کشه

فراقت فاطمه زینبو می کشه

.

بی تو ببین بی تو ببین بی تو ببین

که سر به بیابان گذاشتم

.

شرمنده ام شرمنده ام شرمنده ام

که خانه ی امنی نداشتم

.

وآی یا زهرا وآی یا زهرا

.

علیه و سینه ی غم بارش

سر مزار شده گریه کارش

.

دعام اینه الهی که دیگه

جا نمونه یاری ز دلدارش

.

چجوری قلب زارو تسکین بدم ؛ چجوری ؟

.

چجوری بچه هاتو آروم کنم ؛ چجوری ؟

.

تو چشمام ردّ اشک ؛ رو دیوار ردّ خون

رفیق نیمه راه شد علی نیمه جون

.

کشتی مرا کشتی مرا کشتی مرا

نشسته به دل کوه دردی

.

ای گل چرا ای گل چرا ای گل چرا

به زیر لحد خانه کردی

.

بی تو ببین بی تو ببین بی تو ببین

که سر به بیابان گذاشتم

.

شرمنده ام شرمنده ام شرمنده ام

که خانه ی امنی نداشتم

.

وآی یا زهرا وآی یا زهرا

.

صاف و زلال مثل بارون بودی

برا دلم سر و سامون بودی

.

وصیت آخرت یادم هست

برا حسین چه پریشون بودی

.

چجوری از غم کربلا بگم ؛ چجوری ؟

.

با قلبی بی قرار با اشکی بی امون 

میون گودی قتلگاه وعده مون

.

زخمی تنش زخمی تنش زخمی تنش

به نیزه و سنگ جسارت

.

پیراهنش پیراهنش پیراهنش 

به دست عدو گشته غارت

.

وآی ثارالله وآی ثارالله 

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *