اشعار آیینی خیمه...

^ به نام نور ، به نام مطهّر زهرا

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 بهمن 1398

^ به نام نور ، به نام مطهّر زهرا

متن شعر

به نام نور ، به نام مطهّر زهرا

****

به نام نور ، به نام مطهّر زهرا
برای عرض ارادت به ساحت دریا

.
نشسته‌ ام بنویسم به نام مادر ، تا
خدا مرا بنویسد به پای نام شما

.
اگرچه کمتر از آنم که یاورم باشی
خدا به امر خودش خواست مادرم باشی

.

شبی که سیب خدا از درخت عرش افتاد
خدا به نور خدا هدیه‌ ای منوّر داد

.
به اذن خالق یکتا ، زمین ، زمان ، فریاد :
پیامبر ! قدم فاطمه مبارک باد

.
قیام کرد زمین ، نور منجلی آمد
دلیل خلقت پیغمبر و علی آمد

.

خدا نوشت : بگویید مهربان بانو
خدا که صاحب باغ است ، باغبان بانو

.
قیامت است تمنّای این و آن ، بانو
همیشه منبع الطاف بیکران ! بانو !

.
اگر نفس بدهی ، دست هم نمی‌ خواهم
برای مدح تو گفتن ، قلم نمی‌ خواهم

.

عطای دست تو تفسیر کرده انسان را
بخاطر تو خدا وعده داده باران را

دعای نور تو تب‌ دار کرده سلمان را
به باد داده دگر دودمان شیطان را

.
دعای نور بخوان ، ما هم اهل ایرانیم
بخوان که ما همه ذریه‌ های سلمانیم

.

دعا بخوان ، پر جبریل را منوّر کن
کمی ملائکه را با خودت برابر کن

.
برای نافله ، سجاده را معطر کن
خدا برای پیمبر نوشت : باور کن ،

.
نگاه عرش به راز و نیاز فاطمه است
خلاصه نه ، همه ی دین نماز فاطمه است

.

تمام قافله را وقف مرتضی کردی
همیشه شوهر خود را ز خود رضا کردی

.
و در جوار خدا ، جار را دعا کردی
چه خوب دِین به همسایه را ادا کردی

.
هر آنچه را تو بخواهی ، همان شود تقدیر
برای شیعه ی امروز هم قنوت بگیر

.

نظر به اینکه خدا بر شما نظر کرده
تو قبل خلقت آدم شدی نظرکرده

.
خدا وجود تو را منجی بشر کرده
علی کنار شما خستگی به دَر کرده

.
غروب بود که خورشید تا سحر غم داشت
طلوع لحظه ی خندیدن تو را کم داشت

.

در آتشی که تمامیِّ خانه می‌ سوزد
به جان خلق بیفتد ، زمانه می‌ سوزد

.
در آتشی که نشان ، بی‌ نشانه می‌ سوزد
چرا قلم وسط شعله‌ ها نمی‌سوزد ؟

.
برای اینکه مزیّن به نام فاطمه است
و آتش از سرِ جبران ، به کام فاطمه است

.

.

.

حمید رمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *