اشعار آیینی خیمه...

^ در انتظار لحظه ی تحویل سال ها

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 فروردین 1399

^ در انتظار لحظه ی تحویل سال ها

متن شعر

در انتظار لحظه ی تحویل سال ها

***

در انتظار لحظه ی تحویل سال ها
چیزی نمانده است از آن شور و حال ها
.
سکه گران شد و سمنو تلخ تلخ ماند
افتاد سیب سرخ به دست شغال ها
.
ای ماهیان قرمز و تنهای هفت سین
ساحل نشاند بوسه به پهلوی وال ها
.
ما فکر می کنیم بلایا طبیعی اند
یا بی دلیل خورده به هم اعتدال ها
.
” حافظ هر آنکه عشق نورزید و وصل خواست “
مانند من کلافه شد از دست فال ها
.
دیدم زنی به خاطر نان عشوه می فروخت
آقا ببخش میزنم از این مثال ها
.
صد کودک یتیم گرسنه به خواب رفت
در مرکز تجمع مال و منال ها
.
آقای من ببخش که در آخر زمان
بوی حرام می دهد اینجا حلال ها
.
تنها اسیر در قفس نفس خود شدیم
عمری وبال گردنمان بوده بال ها
.
تو بی دلیل این همه غیبت نمی زند
من غایبم که بی خبرم از تو سال ها
.
حالا گره به دست خودت باز می شود
ای بر لبت جواب تمام سوال ها

.

.

.

احمد علوی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *