اشعار آیینی خیمه...

^ همه محوند ، محو عزت ما

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 فروردین 1399

^ همه محوند ، محو عزت ما

متن شعر

همه محوند ، محو عزت ما

***

همه محوند ، محو عزت ما
از گل اولیاست طینت ما

.

کنج عزلت برای ما گنج است

وه چه سرمایه ای ست عزلت ما

.

نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما

.

ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما

.

نامه هامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما

.

گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما

.

” هر کسی پنج روز نوبت اوست ”
با بزرگان گذشت نوبت ما

.

فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما

.

همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما

.

تا که در خدمت شما هستیم
دیگران می کنند خدمت ما

.

خواستند از دیار تو برویم
نه ، اجازه نداد غیرت ما

.

ما اویسیم و آمدیم ، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما

.

آس و پاست شدیم و با این حال
درهمی کم نشد ز قیمت ما

.

شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما

.

حاجت دل شکسته ها گریه است
جان زینب برس به حاجت ما

.

روضه داریم روضه ی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما

.

کربلا ، شام ، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
.
ما که از هجر ، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما

.

.

.

علی اکبر لطیفیان

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *