اشعار آیینی خیمه...

^ نفس بنده جا نمی آید

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 29 اردیبهشت 1399

^ نفس بنده جا نمی آید

متن شعر

نفس بنده جا نمی آید

***

نفس بنده جا نمی آید

تا زمان دعا نمی آید

.

شب خلوت کریم دلگیر است

غصه دارد گدا نمی آید

.

آنقدر من نیامدم پیشت

چهره ام آشنا نمی آید

.

باید این بار معرفت بدهی

من به کارم غذا نمی آید

.

چکمه بر دوش آمدم بپذیر

به من اصلا عبا نمی آید

.

همه گفتند از تو دل کندیم

دل بریدن به ما نمی اید

.

خود تو می روی به دیدارش

آنکه سمت شما نمی آید

.

ای خدا بی کسی چه بد دردی ست

صاحب ما چرا نمی آید ؟؟

.

به علی می دهم تو را سوگند

او نباشد بها نمی آید

.

چند ماه است سوخته دل ما

زائر از کربلا نمی آید

.

دل ندارم که روضه باز شود

به لبم حرف ها نمی اید

.

همه از مقتل آمدند کنار

چه کنم شمر را ؟! نمی آید

.

.

.

سید پوریا هاشمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *