اشعار آیینی خیمه...

^ آی گلچین گل من لایقِ جز دیدن نیست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 17 خرداد 1399

^ آی گلچین گل من لایقِ جز دیدن نیست

متن شعر

آی گلچین گل من لایقِ جز دیدن نیست

***

آی گلچین گل من لایقِ جز دیدن نیست
جُرمِ پژمردِگیش نه به تبر چیدن نیست

.

چکمه بردار از این سینه ، رها کن مویش
حرمتِ کعبه ی من جز به پرستیدن نیست

.

سنگ ها فاصله ی تیغ و سنان را پُر کرد
هیچ جای بدنش قابل بوسیدن نیست

.

کمتر از بوسه به این حجمِ گلو کم لطفی ست
بوسه گاه علوی جای خراشیدن نیست

.

زینت دوش نبی را همه بُردید ز یاد
به خدا این بدنِ اسب دوانیدن نیست

.

خودش از داغ جگرسوز عطش سوخته است
آی خورشید برو موقع تابیدن نیست

.

چه بلائی سر این شاه غریب آوردید
که شناسائی او بسته به یک دیدن نیست

.

مادرش مویه کنان خاک به سر می ریزد
دست و پا می زند او موقع خندیدن نیست

.

همه دعوا سر یک پیرهن پاره شده است
مبرش خاک زمین جامه ی پوشیدن نیست

.

غارت او که کفاف همه لشگر ندهد
چاره اش ریختن و بردن و پاشیدن نیست

.

.

.

علیرضا شریف

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *