اشعار آیینی خیمه...

هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 تیر 1399

هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو

متن شعر

هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو

***

هر بلایی سرم آمد به فدای سر تو

به فدای پر قنداق علی اصغر تو

.

حاضرم بر سر بازار به خیرات روم

ننشیند پر خاکی به سر خواهر تو

.

بر سر من ، همه تفریح کنان سنگ زدند

وای بر صورت چون برگ گل دختر تو

.

از همین جا همه تقسیم غنائم کردند

در کمینند به تاراج برند لشگر تو

.

ترسم این است که گرفتار شوی در گودال

می شود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو

.

هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد

باز تر می شود این پارگی حنجر تو

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *