اشعار آیینی خیمه...

فدای سفره داری که با یه اشاره

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 3 مرداد 1399

فدای سفره داری که با یه اشاره

متن شعر

فدای سفره داری که با یه اشاره

***

فدای سفره داری که با یه اشاره

قد ستاره ها فقط دیوونه داره

.

خیلی سرش شلوغه این روزا ولیکن

یه بار نشد بیام بهم محل نذاره

.

به روح مادرم قسم جاتو نمی گیره کسی

مگه چیکار کردم واست که برا من دلواپسی

مثل پرستار داری به حال خرابم میرسی

.

حسین ؛ تا که میگم اسمتو مادرت میگه جونم

من و جدایی از تو نَه نمی تونم

الهی یک روز برا تو بره جونم ؛ آقاجونم

.

… ای جان جانانم حسین ، ای جان جانانم حسین …

.

روزی هر سال منو ریختی تو کاسه م

تو رو دارم آخه چرا پرته حواسم

.

زیر لحد که جای خود داره آقاجون

همین الانش هم فقط تو موندی واسم

.

چجوری تحویل بگیری نوکر روسیاهتو

جون رقیه دخترت ازم نگیر نگاهتو

سایه ی پرچم برا من دار و ندارم برا تو

.

حسین ، دیگه چقدر بهت بگم نفسمی

کیو دارم تو دنیا تنها کسمی

عشق کسیو نمی خوام تو بسمی ؛ نفسمی

.

… ای جان جانانم حسین ، ای جان جانانم حسین …

.

خسته و درمونده از این دنیا رسیدم

اومدم آقا بهت بگم دیگه بریدم

.

تو روزگار چرخیدم اما هر جا رفتم

هیچ کسیو مثل تو مهربون ندیدم

.

یه بار بدی مو روم بیار قدرتو بیشتر بدونم

خیلی چیزا ازم دیدی چشاتو بستی میدونم

بازم منو راهم دادی بیام و واست بخونم

.

به روح مادرم قسم جاتو نمی گیره کسی

مگه چیکار کردم واست که برا من دلواپسی

مثل پرستار داری به حال خرابم میرسی

.

حسین ، به دل آلوده ی من نگاه نکن

دست منو از پرچمت جدا نکن

تو قیامت دست منو رها نکن ؛ جدا نکن

.

… ای جان جانانم حسین ، ای جان جانانم حسین …

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *