اشعار آیینی خیمه...

دل ما وصله ی عبای علی ست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 12 مرداد 1399

دل ما وصله ی عبای علی ست

متن شعر

دل ما وصله ی عبای علی ست

***

دل ما وصله ی عبای علی ست

عرش بر خاک زیر پای علی ست

.

حق علی ؛ هو علی ست سرمد علی ست

علی احمد شده ست و احمد ؛ علی ست

.

انبیا نوکر علی هستند

همه پامنر علی هستند

.

قل هوالله باطن علی است

ماه زیر محاسن علی است

.

نور آفاق در قنوت علی ست

سرّ طوفان نوح ؛ قوت علی ست

.

مالک انس و مالک جن است

با خدای کریم هم سن است

.

عمر فرزند با ولی زیباست

صدق الله با علی زیباست

.

خاک پاهاش فیض مطلوب است

رطب از نخل مرتضی خوب است

.

حسنی که کریم پنج تن است

بر سر سفره ی ابوالحسن است

.

هو هوی ذوالفقار می آید

ناله ی الفرار می آید

.

صاف مرحب رسید و کج برگشت

سالم آمد ولی فلج برگشت

.

بوتراب است و ما تراب علی

می رسد در نجف خدا به علی

.

ذکر و مذکور و عابد و معبود

هرچه را گفته ام حیدر بود

.

مستی ام را حلال خواهد کرد

نقص من را کمال خواهد کرد

.

بدم اما رعیت علی ام

شکر ؛ تحت حمایت علی ام

.

ذره را آفتاب کن مولا

تو مرا انتخاب کن مولا

.

من اگرچه فقط بدی کردم

رو به غیر از شما نیاوردم

.

نوکر والی الولی هستم

ای خدا بنده ی علی هستم

.

تو که چشمت دل خدا ببرد

حیف باشد که غم تو را ببرد

.

حیف باشد که تیر غم بزنند

زندگی تو را به هم بزنند

.

وای اگر که تو را اسیر کند

همسرت را سه ماهه پیر کنند

.

گرچه نام تو سجده هم دارد

نام حیدر چقدر غم دارد

.

به یتیمان کوفه نان دادی

نان و خرما به دستشان دادی

.

اُف به دنیا که چند سال دگر

دخترانت به کوفه وقت گذر

.

پابرهنه ؛ اسیر ؛ آواره

با سر زخم و معجر پاره

.

وای از زخم غیرت سادات

آل عصمت ؛ تعارف خیرات !!!

*

*

*

ایوان نجف ! باز دلم کرده هوایت

رحمت به خلیلی که چنین کرده بنایت

.

ای کاش کنم رو به روی صحن تو سر خم

مستانه به دور سر آقام بچرخم

.

ای کعبه ی من ، روی حیدر

بهتر از وطن ، کوی حیدر

.

با بوی گنه آب و گلم ریخته برهم

آقا نظری کن که دلم ریخته برهم

.

دور از نجفت غرق بلا شد ، شب و روزم

تا کی من از این داغ نفسگیر بسوزم

.

بر من خراب کن نگاهی

یا ابوتراب کن نگاهی

.

دلگرم توام گرچه شدم از همه دلسرد

عمری است که بابای منی ، بی برو برگرد

.

با لطف خودت نوکر این درگهم آقا

بر چادر زهرا قسمت می دهم آقا

.

ای حی و مجیر یا علی جان

دست من بگیر یا علی جان

.

ای چشمه ی جوشان نوه ات تشنه فدا شد
رأس علی آن کودک بی شیر جدا شد

.

از خون علی صورت ارباب خضاب است
بعد از ین فقط حسرت و غم کار رباب است

.

دلبرم بخواب ، لایی لایی
اصغرم بخواب ، لایی لایی

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *