اشعار آیینی خیمه...

^ وقت و بی وقت است کار دل ، هوایش می کنم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 18 مرداد 1399

^ وقت و بی وقت است کار دل ، هوایش می کنم

متن شعر

وقت و بی وقت است کار دل ، هوایش می کنم

***

وقت و بی وقت است کار دل ، هوایش می کنم
دلبری دارد دلم ، حیدر صدایش می کنم
.
بردن نام علی از واجبات هر شب است
هر شبی یادم رود ، فورا قضایش می کنم
.
جان فدای مهربانی و سَلونی گفتنش
باب علم است و به جهل خود ثنایش می کنم
.
پای حیدر سنگ خوردن ، طعنه خوردن ، برکت است
کور خوانده هر کسی گفته رهایش می کنم
.
با علی تا آخر خط هستم و در این مسیر
اقتدا بر وصله ی روی عبایش می کنم
.
دست اگر سوی طعام دشمن مولا رود
پیش چشمان همه از تن جدایش می کنم
.
راحت و آسوده ام از فکر نان ، چون تکیه بر …
دست های رازق و مشکل گشایش می کنم
.
آن کسی که نام حیدر را برایم مشق کرد
تا ابد ، بعد از نماز خود دعایش می کنم
.
آن قدر می گویم از روز غدیرش ، عاقبت
بی خبر هر کس که باشد ، آشنایش می کنم
.
نفسِ احمد بودنش بالاتر از هر رتبه ایست
مثل پیغمبر دلم را مبتلایش می کنم
.
در اُحد با جسم مجروحش نبی را حفظ کرد
تا ابد صحبت از ایمان و وفایش می کنم
.
باب خیبر … خطبه ی بی نقطه … یا که ردّ شمس …
شک به بنده بودنش با کارهایش می کنم
.
‌خلقتش ، تأیید توحید است و الله الصمد
با ثنای مرتضی ، شکر خدایش می کنم
.
خاک ، سجده گاه مؤمن شد ، علی هم بوتراب
در نمازم ، روز و شب سجده برایش می کنم
.
نیستم پیغمبر اما مرتضی فرمان دهد
کودکم را ذبح در پایین پایش می کنم
.
او که جای خود اگر که قنبرش لب تر کند
هرچه را دارم همه یک جا فدایش می کنم
.
آه ، بر لب … اشک ، بر دیده … به لب جان می رسد
تا نظر بر عکس ایوانِ طلایش می کنم
.
گر که شرط وصل در مرگ است ، پس با این حساب
آرزوی مرگ با شوق لقایش می کنم
.
تا نفس در سینه ام باقی است ، در هر حالتی
گریه بر جسم حسینِ سر جدایش می کنم

.

روضه را سر بسته می گویم کفن پیدا نشد
شرم از تشریح داغ بوریایش می کنم

.

.

.

محمدجواد شیرازی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *