اشعار آیینی خیمه...

^ بد شوم با هر که در حق عمویم بد کند

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 شهریور 1399

^ بد شوم با هر که در حق عمویم بد کند

متن شعر

بد شوم با هر که در حق عمویم بد کند

***

بد شوم با هر که در حق عمویم بد کند

سیل خواهم شد کسی راه تو را گر سد کند

.

می رسم پیشت اگر که غصه پیشامد کند

کِی شنیدی که کریمی سائلی را رد کند ؟

.

خوش به حال هر کسی کارش بیافتد با کریم

کارم افتاده به تو پس خوش به حالم یا کریم

.

عرض حاجت از رفیقان قدیمی سخت نیست

گریه کردن بین یاران صمیمی سخت نیست

.

از تو خواهش داشتن از بس کریمی سخت نیست

با عمویی مثل تو دیگر یتیمی سخت نیست

.

با تو یک دم هم نیامد سایه ی غم بر سرم

اشک‌ هایت را نبینم خاک عالم بر سرم

.

مثل اسپند در آتش بی ‌قراری می ‌کنم

مثل یارانت تو را ای شاه یاری می ‌کنم

.

روی مرکب می‌ نشینم شهسواری می‌ کنم

خوب شاهد باش در میدان چه کاری می ‌کنم

.

پهلوان ‌ها از دم تیغم گریزان می ‌شوند

ازرق شامی و اولادش پشیمان می ‌شوند

.

آخر قصه چنان که فکر می ‌کردم نشد

هیچ کس جز سنگ در میدان هم آوردم نشد

.

جز صدایت هیچ چیزی مرهم دردم نشد

خواستم تا باز هم پیش تو برگردم نشد

.

هر قدر می‌ شد به سویم سنگ و تیر انداختند

بچه شیر مجتبی را سخت گیر انداختند

.

در زمین و آسمان پیچیده شد آوازه‌ ام

جز کفن پیراهنی دیگر نشد اندازه ‌ام

.

آخرش هم پاره پاره شد لباس تازه‌ ام

زیر سم اسب ‌ها پاشیده شد شیرازه ‌ام

.

رفته است آیات قرآن زیر سم اسب‌ ها

مثل تو هستم عمو جان زیر سم اسب‌ ها

.

شکر در جمع فدایی ‌های تو داخل شدم

چون بلایی بر سر این کافران نازل شدم

.

با تنم بین تو و شمشیرها حائل شدم

زیر سم اسب هم قد ابوفاضل شدم

.

روی اعضای تنم جا پای مرکب را ببین

اشک‌ هایت را بگیر و حال زینب را ببین

.

.

.

آرش براری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *