بعد از تماس دست تو با دست یخ کردم
***
بعد از تماس دست تو با دست یخ کردم
افتاد اشک گرم تو بر گونه ی سردم
.
خورشید تو حالا شده رنگین کمان تو
سرخم ؛ کبودم ؛ سبزم و نیلی ام و زردم
پهلو به پهلو می شوم هر بار در بستر
صد بار می میرم دوباره زنده می گردم
.
زن های فامیلم اگر پیشم نمی آیند
هر روز می آید سراغ من کمر دردم
.
می خواستم که حس کنی که دوستت دارم
با دستْ دردم خانه را جارو اگر کردم
.
پیش در و همسایه افتادم ولی گفتم
عیبی ندارد ؛ من فدای عزّت مَردَم
.
ای کاش درد شانه ام قدری امان می داد
موی حسینم را دوباره شانه میکردم
.
.
.
گروه شعری یا مظلوم
.
نظرات