اشعار آیینی خیمه...

^ خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام 

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 25 اسفند 1399

^ خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام 

متن شعر

خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام 

****

خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام

ماییم و سربلندی در سایه سار اسلام

.

دارد حقیقت امر امروزه می درخشد

آفاق پر شد از نور آشکار اسلام

.

آوازه ی شریعت از هر مناره جاری ست

چشم تمام دنیا محو وقار اسلام

.

بی شک اجابت حق یعنی اجابت دوست

لبیک یا حسین است اول شعار اسلام

.

جز بیرق حسینی دین پرچمی ندارد

نام و نشان مولا شد اعتبار اسلام

.

هیهات من الذله از هر که بر نیاید

این نقل قول باشد از اقتدار اسلام

.

اسلام از محرّم دارد هر آنچه دارد

بالا گرفته از لطفش کار و بار اسلام

.

از قید جان گذشت و سر را گرفت بر دست

هر کس که شد شبیه او پاسدار اسلام

.

لب های ما همیشه گرم شهادتین است

قرآن ما علی و اسلام ما حسین است

.

در جان شعر شیعی بیت الغزل حسین است

در مردی و مروت ضرب المثل حسین است

.

چشم و زبان و جان پرورگار من اوست

آیینه ی خدای عز و جل حسین است

.

کوری چشم شور ناقه سوار بیوه

سیب دو نیم شیر جنگ جمل حسین است

.

گفتم حسین و کامم شیرین شد از کرامت

فریاد می زنم احلی من عسل حسین است

.

رو می کنم به حق تا رو می کنم به تربت

حی علی الصلاتم حی علی الحسین است

.

دنیا بزرگواری مانند او ندارد

 از قبل خلق سعدی شیخ اجلّ حسین است

.

اسباب دستگاهش هم احترام دارد

آوازه ی هر آنچه طبل و کتل حسین است

.

زرتشتی و مسیحی زوار اربعینش

بانی اتحاد بین ملل حسین است

.

ترس از ابد ندارم بیم از لحد ندارم

امید شیعیان از صبح ازل حسین است

.

در محضرش نگفتم سخت است مشکل من

گفتم به مشکلات خود راه حل حسین است

.

با حسن خلق آقا از خلق بی نیازم

می گیرد آن که سائل را در بغل حسین است

.

او حضرت کریم و من همچنان فقیرم

عیدی خود از آقا یک کربلا بگیرم

.

این نو رسیده در نایاب بود از اول

وی نام دیگرش عشق ناب بود از اول

.

بر سر در رفیع جنت ؛ جمال مولا

پیش از شروع خلقت در قاب بود از اول

.

با اولین نگاهش دل برده از ملائک

گل خنده ی ملیحش جذاب بود از اول

.

پیشانی اش چو خورشید از عرش می درخشد

مبهوت روی ماهش مهتاب بود از اول

.

بعد از امامتش نه از صبح آفرینش

ارباب زاده بود و ارباب بود از اول

.

تا سمت بارگاهش من هم پری بگیرم

این دل شبیه فطرس بی تاب بود از اول

.

دیدار حضرتش را اذن دخول باید

زائر مودب بر آداب بود از اول

.

ذریه اش شهید گودال شد از آخر

مردی که خود شهید محراب بود از اول

.

رودم به سمت دریا با گریه رهسپارم

از روضه نه ولیکن از غصه حرف دارم

.

جانم به شاعری که از باب همدلی گفت

افتاد در مسیر سیلاب غم ولی گفت

.

تدبیر رهبر ما تنها به دردمان خورد

از راهکارهای هرگونه معضلی گفت

.

هم نوع مان زمین گیر است و امید دارد …

در راه یاری او باید که یا علی گفت

.

خوردند آشکارا از حق هرچه مظلوم

باید علیه ظالم بی پرده و جلی گفت

.

از دست پشت پرده از رحم کوچ کرده

از کودتای رنگین با جنس مخملی گفت

.

باید به حکم قرآن دیگر به گوش شیطان

از غیرت و جهاد و شمشیر صیقلی گفت

.

فرقی ندارد اصلا شاه اند یا وزیر اند

این قوم ناخدا از طاغوت خط بگیرند

.

چون کوه استواریم وقتی حسین داریم

ترس از کسی نداریم وقتی حسین داریم

.

یک اربعین شکوه خود را به رخ کشیدیم

چهل سال استواریم وقتی حسین داریم

.

از برکت ولایت در صحت و سلامت

تندیس اقتداریم وقتی حسین داریم

.

غرق صلابتیم و دشمن حریف ما نیست

پیروز کارزاریم وقتی حسین داریم

.

دشمن رجز بخواند ما پشت مان نلرزد

در جبهه پایداریم وقتی حسین داریم

.

هم خشم ما کشنده هم تیغ ما برنده

از جنس ذوالفقاریم وقتی حسین داریم

.

حب الحسین یعنی حکم برائت از نار

همواره رستگاریم وقتی حسین داریم

.

هرکس که شد حسینی نزد خدا عزیز است

محبوب کردگاریم وقتی حسین داریم

.

با حسرت شهادت حیف است که بمیریم

عمری امیدواریم وقتی حسین داریم

.

” لطف حسین ما را تنها نمی گذارد

گر خلق وا گذارند او وا نمی گذارد “

.

.

.

علیرضا خاکساری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *