اشعار آیینی خیمه...

شبای پریشونی با چشمای بارونی 

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 23 تیر 1400

شبای پریشونی با چشمای بارونی 

متن شعر

شبای پریشونی با چشمای بارونی 

****

شبای پریشونی با چشمای بارونی 

مث چشمه ای اما بازم تشنه می مونی

.

برا اون که مرد مرداس حرمش شبیه دریاس

علمش همیشه بالاس یا مولا یا مولا یا عباس

.

تو خونه ی کرمتم اباالفضل

دیوونه ی حرمتم اباالفضل

.

بهونه ی کرم تو حسینه

  نشونی حرم تو حسینه

.

همه کس و کار منی علمدار

 ماه شب تار منی علمدار

.

وفامون اباالفضله

صفامون اباالفضله

.

به اذن خود ارباب 

آقامون اباالفضله

.

پسر رشید مولاس سپر عزیز زهراس

قمر تموم دنیاس یا مولا یا عیاس

.

ستاره شبای من ابالفضل

همه نفسای من ابالفضل

.

تویی که حال دلم و میدونی

تویی که پای عاشقا می مونی

.

میدونی که جای دیگه نمیرم

آرزومه برای تو بمیرم

.

تو خونه ی کرمتم اباالفضل

دیوونه ی حرمتم اباالفضل

.

بهونه ی کرم تو حسینه

  نشونی حرم تو حسینه

.

همه کس و کار منی علمدار

 ماه شب تار منی علمدار

.

دلی که گرفتاره نداره دیگه چاره

کلید دل ارباب تو دست علمداره

.

لقبش امیر و سقاس آقای دلای شیداس

یه نیگاش دوای درداس یا مولا یا عباس

.

سینه زن خواهرتم اباالفضل

گدای برادرتم اباالفضل

.

همه آب و گل منی علمدار

همه چی دل منی علمدار

.

دلی که شده دیوونه واویلا

نوحه برا تو می خونه واویلا

.

تو خونه ی کرمتم اباالفضل

دیوونه ی حرمتم اباالفضل

.

بهونه ی کرم تو حسینه

  نشونی حرم تو حسینه

.

همه کس و کار منی علمدار

 ماه شب تار منی علمدار

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *