اشعار آیینی خیمه...

بگو حسین کجایی ؟ بگو چه کار کنم ؟

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 24 دی 1400

بگو حسین کجایی ؟ بگو چه کار کنم ؟

متن شعر

بگو حسین کجایی ؟ بگو چه کار کنم ؟

****

بگو حسین کجایی ؟ بگو چه کار کنم ؟

برای اینکه نیایی ؛ بگو چکار کنم ؟

.

به هر دری زدم اما نشد پیام دهم

به دستِ بسته از اینجا به تو سلام دهم

.

اگر که نامه نوشتم بیا حلالم کن

نشد پیام رسانم ؛ نیا حلالم کن

.

قسم به حوله ی احرام تو امیرِ حرم

تمام شهر به یکباره ریختند سرم

.

دعا کنم که نگاه از دیارشان بٍبُری

خدا نیاورد آن لحظه را زمین بخوری

.

به دور بازوی من ریسمان که پیچیدند

شبیه شهر مدینه بلند خندیدند

.

بگو به خواهر خود کوفه با مدینه یکی ست

اگر اسیر شوی چادر تو هم خاکی ست

.

بگو که نیزه ی کوفی شبیه مسمار است

مسیر قافله آخر به سوی بازار است

.

ز چشم بی ادب کوفیان خبر داری ؟

خدا کند که تو چادر اضافه برداری

.

مسیر قافله را از عراق برگردان

خدا کند نشوی بین کوفه سرگردان

.

سرم شکسته فدای سرت فقط برگرد

قسم به بی کسی مادرت فقط برگرد

.

خدا کند که صدایم به کاروان برسد

وگرنه زیور زن ها به ساربان برسد

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *