اشعار آیینی خیمه...

^ ز نینوای تو رفتم ، چو نی نوا کردم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 19 تیر 1399

^ ز نینوای تو رفتم ، چو نی نوا کردم

متن شعر

ز نینوای تو رفتم ، چو نی نوا کردم

***

ز نینوای تو رفتم ، چو نی نوا کردم
چنان که بادیه ها را چو نینوا کردم
.
به هر کجا که نشستم گریستم ز غمت
به هر طرف که دویدم تو را صدا کردم
.
ز خارهای مغیلان بپرس کز داغت
چقدر اشک فشاندم ، چه ناله ها کردم
.
تو دشت ماریه را کربلا ز خون کردی
به شام و کوفه من از اشک کربلا کردم
.
به جای ناله ز هر تازیانه ی دشمن
علی علی زدم از دل خدا خدا کردم
.
طواف پیکر بی سر به زیر خنجرها
زیارت سرِ بی تن به نیزه ها کردم
.
پیام خون تو بردم به هر کجا رفتم
حدیث غربت حقّ تو را ندا کردم
.
نتیجه دادن خونت به عهده ی من بود
که صبر کردم و بر عهد خود وفا کردم
.
لوای زحمت پیغمبران به دوشم بود
قدم خمید ولی راست این لوا کردم
.
تو خواستی به نماز شبت دعا گویم
تو را به جان تو در هر نفس دعا کردم
.
سپرد حکم تو هشتاد و چار لاله به من
که من به اشک ، حراست ز لاله ها کردم
.
به غیر یک گل پرپر که در خرابه بماند
گلی که سوختم و از برم جدا کردم
.
رقیه را که نیاورده ام ببخش مرا
وِرا به غربت شام بلا رها کردم
.
به نیزه خواندن قرآن تو ربود دلم
اگر چه سوختم از غم ولی صفا کردم
.
ز خطبه خواندنم انداختی و از حالم
گواست چوبه ی محمل که من چه ها کردم
.
به دست بسته بسی تازیانه خوردم تا
طناب ظلم ز دست سکینه وا کردم
.
اگر ز پای فتادم بسی ولی آخر
به کاخ ظلم ؛ عزای تو را به پا کردم
.
ببین رضای ” مؤید ” به گریه می گوید
کزین سروده خدا را ز خود رضا کردم

.

.

.

استاد سید رضا مؤید

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *