اشعار آیینی خیمه...

زینبی که سر به روی بال ملک میذاره

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 دی 1396

زینبی که سر به روی بال ملک میذاره

متن شعر

زینبی که سر به روی بال ملک میذاره

صف زائراش از امشب سر به فلک میذاره

.

 یکی خوابه تو گهواره ، دل ارباب تاب نداره

خواب می بینه فرشته از باغ رویا گل میاره

.

شب طلوع اولین مهتابه

دل تموم عاشقا بی تابه

شب نگاه حضرت اربابه

.

اونی که یار و یاور اربابمونه

پولک روی چادرش رنگین کمونه

.

دختری که گفته ایزد زینت دوش باباست

همه میگن مثل جدش یا حیدره یا زهراست

.

نبض دنیا تو دستشه ، عکس دریا تو چشماشه

جای شونه موقع خواب ، دست ارباب تو زلفاشه

.

نگاهشو به هر کی می گردونه

تو بغل هر کی میره گریونه

ولی تو دامن حسین خندونه

.

اونی که یه نیمه نگاش درمونمونه

پولک روی چادرش رنگین کمونه

.

اونی که یار و یاور اربابمونه

پولک روی چادرش رنگین کمونه

.

 از لب حسین صدای لالایی میاد امشب

می خونه بخواب رو دستام خواهر نازم زینب

.

من که بیدار به پای تو ، می مونم تا برای تو

در گوشت قصه بگم ، الهی من فدای تو

.

ترانه ی اومدن این خواهر

برای دل بی قرار مادر

با تموم نفس بگو یا حیدر

.

اونی که تو دست باباش حاجاتمونه

پولک روی چادرش رنگین کمونه

.

اونی که یار و یاور اربابمونه

پولک روی چادرش رنگین کمونه

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *