اشعار آیینی خیمه...

^ سین مثل سحر و سردی عفوی نایاب

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 29 اسفند 1396

^ سین مثل سحر و سردی عفوی نایاب

متن شعر

سین مثل سحر و سردی عفوی نایاب

سین ” سجاده ی زوار ” میانِ ” سرداب “

.

سین ” سائل ” شدن حاتم و لطف ارباب

” سامرا ” ، ” سینه زدن ” تحت شعاع مهتاب

.

برکت سال نو امسال امام هادی است

بانی گردش احوال امام هادی است

.

باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده

راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده

.

عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده

وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده

.

بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو

جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو

.

کاش نوری سوی قلبم برسد ، محتاجم

اول سال ، گره باز شود … محتاجم

.

نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم

من به الطاف شما تا به ابد محتاجم

.

تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد

خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد

.

راه این روضه ی غمناک ، مسیری سخت است

دور از خانه غریبانه اسیری سخت است

.

این همه جام بلا را بپذیری سخت است

یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است

.

آب بستند به صحن و حرم جدت آه

سال ها سوختی از داغ اباعبدالله

.

رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود

این همه اذیت معصوم خدا ، نیک نبود

.

حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود

جایگاهت به خدا ” خان صعالیک ” نبود

.

کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی

مطمئنم که به یاد دل زینب بودی

.

حمله بر حصن حصین ؟! بر متوکل لعنت

طعنه بر هادی دین ؟! بر متوکل لعنت

.

خوردی آقا به زمین ؟! بر متوکل لعنت

آه از کوچه ، همین … بر متوکل لعنت

.

این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده ؟!

به چه رویی به شما باده تعارف کرده ؟!

.

خوب شد پاره ، گریبان کسی این جا نیست

خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست

.

خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست

خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست

.

تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست

خیزران زود به دندان ثنایاش نشست

.

.

.

محمدجواد شیرازی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *