نمی رسد به خدا ، بنده ی خدا بی تو
میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی تو
.
خدا مرا ز سر کوی تو جدا نکند
که می رسد به من از هر طرف بلا بی تو
.
” عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک “
خودت بگو که کجا من روم ؟ کجا بی تو ؟
.
بهشت بی تو علی جان حقیقتش نار است
به منکرت بسپارم بهشت را بی تو
.
دلیل حب شما هست اصل طینتمان
وگرنه نیست محبت به دل روا بی تو
.
و خاک منکر تو از تبار سجّین است
کشیده شد گِل آن ها به ناکجا بی تو
.
بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن
منم اسیر تراب و ابوترابی تو
.
جلا بده به دل تیره ام علی جانم
نخورده است عقیق دلم جلا بی تو
.
قسم به چادر خیرالنساء که درد مرا
مسیح هم نتواند دهد شفا بی تو
.
نمی شود که دوباره مرا نجف ببری ؟
چه قدر خسته کننده است لحظه ها بی تو
.
همیشه بودی و هستی ، همیشه خواهی بود
چرا که خلق نشد کل ماسوا بی تو
.
تمام مظهر اسماء حق تعالایی
نشد شناخته هرگز دمی خدا بی تو
.
صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست
نمی بَرَد کسی از بیت حق صفا بی تو
..
به سجده هم که روم ذکر ” یاعلی” گویم
نکرده خالق خود را کسی صدا بی تو
.
همیشه کرب و بلا می رویم بعد نجف
نمی رویم سوی شهر کربلا بی تو
.
.
.
مهدی علی قاسمی
.
نظرات