اشعار آیینی خیمه...

^ ابر کرم که نم‌ نمِ باران درست کرد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 فروردین 1398

^ ابر کرم که نم‌ نمِ باران درست کرد

متن شعر

ابر کرم که نم‌ نمِ باران درست کرد

از این کویر خشک ، گلستان درست کرد

.

دل را تجلّیات خداوندی سحر

خانه‌ خراب زلف پریشان درست کرد

.

دستی کریم آمد و با دستگیری‌ اش

ما را گدای نیمه‌ ی شعبان درست کرد

.

ما را سر قرار خودش بی قرار ساخت

دنبال خویش ، بی سر و سامان درست کرد

.

پس نادرست سجده نکردیم ، این جناب

کافر خراب کرد و مسلمان درست کرد

.

با دستپخت فاطمه نانی درست کرد

از ما کنار سفره سلیمان درست کرد

.

ما سائل قدیمی زهرا و حیدریم

چشم‌ انتظار مهدی آل پیمبریم

.

با جزر و مدّ پلک تو دریا بلند شد

نوح و خلیل و آدم و موسی بلند شد

.

مریم به دور کعبه‌ ی نرگس طواف کرد

عیسی به شوق روی مسیحا بلند شد

.

یک دست روی سینه و یک دست روی سر

یوسف به پای یوسف زهرا بلند شد

.

مجنون شدند اهل سماوات تا زمین

تا گرد و خاک محمل لیلا بلند شد

.

ما سربلندهای همین سروری شدیم

وقتی که سایه‌ ات به سر ما بلند شد

.

هرجا که نام تو برسد واجب‌ القیام

باید به احترام تو از جا بلند شد

.

ما غیر نام محترمت را نمی‌ بریم

چشم‌ انتظار مهدی آل پیمبریم

.

مائیم و مستمند نگاه شما شدن

قبل از رسیدن رمضان ، با خدا شدن

.

از من مرا بگیر و خودت را به من بده

باید به راه عشق تو از خود جدا شدن

.

باید درست توبه کنم ، این چنین بد است

می‌ ترسم از عقوبت این بی‌ حیا شدن

.

از دست رفت چشم ترت بس که گریه کرد

با باخبر ز نامه‌ ی اعمال ما شدن

.

یا ایّهاالعزیزِ مناجات‌ های ما

خوب است با صدای تو از خواب پا شدن

.

گاهی خودم برای خودم نقشه می‌ کشم

ای کاش با تو راهی کرب و بلا شدن

.

ما تشنه‌ ی زیارت ارباب بی‌ سریم

چشم‌ انتظار مهدی آل پیمبریم

.

.

.

علی اشتری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *