اشعار آیینی خیمه...

با این که هر دفعه تو می ‎بینی گناهم را

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 16 اردیبهشت 1397

با این که هر دفعه تو می ‎بینی گناهم را

متن شعر

با این که هر دفعه تو می ‎بینی گناهم را
اما نیاوردی به رویم اشتباهم را

.

اینجا پر است از روسفیدان تو یا الله
پس من کجا مخفی کنم روی سیاهم را ؟

.

مردم سیاهی‎ های رویم را نمی ‎بینند
از دور می ‎بینند تنها روی ماهم را

.

مِن بعد از این هم سر به راه تو نخواهم شد
پس تو عوض کن سمت راه خویش راهم را

.

محتاج جز تو بودن اصلا به صلاحم نیست
از هر کسی بهتر تو می‎ دانی صلاحم را

.

دیدی اگر جایی به چشم جز تو چشمم افتاده
قدرت بده تا این که بردارم نگاهم را

.

بر حبّ حیدر تکیه دارم که نمی‎ افتم
می ‎ترسم از اینکه بگیری تکیه ‎گاهم را

.

بگذار گرم روضه‌‎ ها باشد نفس ‎هایم
خرج حسین بن علی کن سوز و آهم را

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *