اشعار آیینی خیمه...

میهمانم کردی و بار سفر ؛ آورده ام

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 27 اردیبهشت 1397

میهمانم کردی و بار سفر ؛ آورده ام

متن شعر

میهمانم کردی و بار سفر ؛ آورده ام
دست های خالی و چشمان تر آورده ام
.
راه دادی بین خوبانت من گمراه را
آبرو دادی و شرم شعله ور آورده ام
.
حال و روزم را ببین و دست هایم را بگیر
روسیاهم ! از گناهانم خبر آورده ام
.
” یا غیاث المستغیثین ” ” یا رجاء المذنبین “
” یا انیس الذاکرین ” اشک سحر آورده ام
.
سفره ی لطف تو پهن و دست – خالی ، سر به زیر …
کوه عصیان و ثوابی مختصر آورده ام
.
با ” لکَ صمتُ ” به زنجیرش کشیدم باز هم
حرص شیطان را دمِ افطار در آورده ام
.
فصل دقُّ الباب شد پای دعای افتتاح
آسمان آورده ای و بال و پر آورده ام
.
روح من مأنوس شد با ” یا علیُ یا عظیم “
تا خریدارم شوی نامِ پدر آورده ام
.
بوتراب و قاهِر الاعداء … والیَّ الولی
رو به لطف حضرت خیرالبشر آورده ام
.
در گذر از من ” بمولانا امیرالمؤمنین “
عاصی ام اما شفیع معتبر آورده ام !
.
.
.
شاعر : مرضیه عاطفی
.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *