اشعار آیینی خیمه...

دوباره ماه خدا اومد و قلبم میزنه

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 اردیبهشت 1397

دوباره ماه خدا اومد و قلبم میزنه

متن شعر

دوباره ماه خدا اومد و قلبم میزنه

وقت جبران گذشته های بی تو بودنه

.

دوباره فرصت توبه برا من فراهمه

هر چی از بزرگی تو من بگم ازم کمه

.

دوباره صدای ربنا می پیچه توی شهر

چقدر خوب که بازم عوض شه رنگ و بوی شهر

.

میباره بارون رحمت داره پاکم می کنه

لحظه های این ضیافت داره پاکم می کنه

.

تو همیشه سایه ی رو سرمی خدای من

مهربون تر از پدر مادرمی خدای من

.

دوباره می خوام بیام شبا باهات حرف بزنم

با زبون ساه ی دعا باهات حرف بزنم

.

کمکم کن که عوض بشه مسیر زندگیم

کمکم کن که فقط برا تو باشه بندگیم

.

کمکم کن که یه لحظه هم ز تو جدا نشم

دستمو بگیر تا که هر جایی من رها نشم

.

اگه تو نگام کنی از سَرمم زیادیه

شفیع امسال من آقام امام هادیه

.

من گدای سامرایی امام هادی ام

تا که جون دارم فدایی امام هادی ام

.

ضریح جدیدتون تو قاب چشم ترمه

بمیرم امام حسن ولی هنوز بی حرمه

.

زائرای سامرا تو صحن به همدیگه میگن

کِی میشه حرم بسازیم برای امام حسن

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *