اشعار آیینی خیمه...

هر که رو انداخت ، خاطرجمع زائر می شود

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 23 تیر 1397

هر که رو انداخت ، خاطرجمع زائر می شود

متن شعر

هر که رو انداخت ، خاطرجمع زائر می شود
قبل زائر کوله بار راه ، حاضر می شود

.

هرچه تاجر هست در عالم ، گدای فاطمه ست
هر که در کویش گدایی کرد ، تاجر می شود

.

خوش به حال خانه ی خشتی نزدیک حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور می شود

.

دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
هر کسی یک بار آمد قم ، مهاجر می شود

.

شیخ می یابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر می شود

.

از زبان شعر بالاتر در عالم هست ؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر ، قاصر می شود

.

پای حکم مادح معصومه امضای رضاست
این چنین یک روضه خوان ساده ، ذاکر می شود

.

رو به قم هر بار در مشهد سلامی می دهم
خادم باب الرضا با من مسافر می شود

.

دست را بر سینه ات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر می شود

.

ماه قم ! دست خیال ما و دامان شما
میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما

.

غصه ی دنیا شده سوهان روح و در عوض
کام شیرین می کند عمری ست سوهان شما

.

عشق را در روز روشن عده ای گم کرده اند
من که آن را یافتم کنج شبستان شما

.

روسیاهم ! با چه رویی بین مردم جا شوم
در دل آیینه ی شفاف ایوان شما ؟

.

مرجع تقلید کل مرجع تقلیدهاست
زایری که دست بر سینه ست حیران شما

.

گرچه می گویند باید از کریمان کم نخواست
آن چه می خواهم کف دستی ست از نان شما

.

بس که اینجا آمدم با دست خالی ، تازگی
جیب هایم را نمی گردد نگهبان شما

.

بس که هیچم ، روزی ام حج فقیران هم نشد
عید قربان می روم هر سال قربان شما

.

آب قم شور است شاید ما به ظاهر زایران
بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما

.
داغ اگر در سینه ی من یک نفر باشد که نیست
باید از دریای لطفت بیشتر باشد ، که نیست

.

غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم
سعی کردم کوله بارم مختصر باشد ، که نیست

.

خادم دربان به دست خالی ام شک کرده است
ترسم از بار گناهم باخبر باشد ، که نیست

.

حتم دارم در ورودی راه می بندد به من
هر کس دیگر به جای تو اگر باشد که نیست

.

از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد ، که هست
کاش روی شانه هایم بال و پر باشد ، که نیست

.

خوب در ایوان آیینه خودم را دیده ام
چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست

.

هیچ جا بهتر از اینجا نیست ، باید بشکند
دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست

.

هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت
این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست

.

مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت
آه … می ترسم دعایم بی اثر باشد ، که نیست

.

می روم بعد از زیارت طبق عادت جمکران
تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که … هست

.

.

.

محمدحسین ملکیان

.

برچسب ها

نظرات

  1. سجاد میگه

    عالی بود عالی الهم عجل لولیک الفرج

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *