اشعار آیینی خیمه...

ای که چون من هزارها داری

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 8 تیر 1399

ای که چون من هزارها داری

متن شعر

ای که چون من هزارها داری

***

ای که چون من هزارها داری

آسمانی پُر از دعا داری

.

دست هایم دخیلتان هستند

بس که دستِ گره گشا داری

.

از گدا هم کریم می سازی

بس که اعجاز کیمیا داری

.

من هوای تو را به سر دارم

تو هوای دلِ مرا داری

.

هر چه بیمار هم بیاید باز

تو برایِ همه دوا داری

.

دل شکسته کسی به من می گفت :

خوش به حالت امام رضا داری

.

درِ این خانه را زدم عشق است

کفتر جلدِ مشهدم عشق است

.

ما ندیدیم بام از این بهتر

هیچ جا احترام از این بهتر

.

آهوی دامِ آهویت هستم

نیست صیاد و دام از این بهتر

.

از تهِ دل سلام همسایه

ای سلام اَلْسلام از این بهتر

.

با جُذامی ، غلام ، هم سفره

من ندیدم مرام از این بهتر

.

برتر از حاکمی ، سلیمانی ست

تو بگو که کدام از این بهتر

.

نوکر خانه ی تو باشم من

که نباشد مقام از این بهتر

.

غیر نوکر شدن چه می خواهم ؟

جز کبوتر شدن چه می خواهم ؟

.

باز دارم به سر هوای ضریح

دل من تنگ شد برای ضریح

.

دوست دارم رها شوم از خود

در میان سر و صدای ضریح

.

دست هایِ پر از تمنایی

می خورد رویِ حلقه های ضریح

.

می شود خوب تر خدا را دید

در همان یا رضا رضای ضریح

.

واجب است به هر عاشق

سجده ی شکر پیش پای ضریح

.

حرم ثامن الحجج رفتم

میلیون مرتبه به حج رفتم

.

اشک با من سرود غم با تو

نوحه ی گریه دار و دَم با تو

.

گفتن شعرِ روضه ها با من

جلوه دادن به محتشم با تو

.

ناله از دل زدن بُوَد با من

کربلا کردن دلم با تو

.

گذری کن شبی به روضه ی ما

چشم با این گدا ، قدم با تو

.

دست با من ، به سر زدن با من

زدنِ خیمه و علم با تو

.

روضه خواندن برای تو با من

گریه های مُحَرمم با تو

.

روضه خواندی تو ای امام غریب

جَدِّ ما تشنه بود یَابنَ شبیب

.

جَدِّ ما را سوارها کشتند

بین گودال بارها کشتند

.

جَدِّ ما یک نفر ولی او را

لشگری از هزارها کشتند

.

نعل ها گرد و خاک می کردند

جَدِّ ما را غبارها کشتند

.

خواهرش را پس از بریدن سر

خنده ی نیزه دارها کشتند

.

وای از عصرِ روزِ دهم

وای از ضربه ی دوازدهم

.

.

.

محمدجواد پرچمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *