اشعار آیینی خیمه...

بذار بریزه اشکات شاید که آبرو بشه

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 مرداد 1397

بذار بریزه اشکات شاید که آبرو بشه

متن شعر

بذار بریزه اشکات شاید که آبرو بشه

دلا به یاد کربلا دوباره زیر و رو بشه

 .

ریشه ی غفلت و گناه بخشکه از شوری اشک

بذار که چشمات بجوشه مثل دل پاره ی مشک

 .

فصل محبت اومده بارون می خواد آی عاشقا

    بین شقایق ها بودن نشون می خواد آی عاشقا

 .

هر کی دلش با اصغره بغض گلوشو بشکنه

 هر کی دلش با اکبره به نفس بتازه یک تنه

 .

هر کی می گه رقیه جان ؛ دق کنه از دوری یار

  یا زینب هرکس که میگه بسازه با طعنه ی خار

نام اباالفضل که میگی مردمو رسوا نکنی

برای یک لقمه ی نون حقی رو حاشا نکنی

بیا به یاد اون غلام همون غلام روسفید

سیاهیا رو پاک کنیم به حق قاسم شهید

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *