اشعار آیینی خیمه...

بنده ام ؛ بنده ی ولای توام

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 مرداد 1397

بنده ام ؛ بنده ی ولای توام

متن شعر

بنده ام ؛ بنده ی ولای توام
عاشق صحن باصفای توام
تو جوادی و من گدای توام
یا جوادالائمه ادرکنی
.
قامتم خم شده ز بار بلا
حاجتم باشد از تو یا مولا
نجف و کاظمین و کرب و بلا
یا جوادالائمه ادرکنی
.
ای که از زهر ، خون شده جگرت
به تو و جدّ و مادر و پدرت
من بیچاره را مران ز درت
یا جوادالائمه ادرکنی
.
سائلم سائلم جوابم ده
تشنه ی جام وصلم آبم ده
چشم گریان ، دل کبابم ده
یا جوادالائمه ادرکنی
.
به امامان ، به حرمت شهدا
به علّی و به مادرت زهرا
دست خالی نمی روم ابدا
یا جوادالائمه ادرکنی
.
ای تو را یار بی وفا کشته
با لب تشنه از جفا کشته
با چنان پاکی و صفا کشته
یا جوادالائمه ادرکنی
.
بسته با دست فتنه راه تو شد
همه جا پر ز سوز و آه تو شد
حجره ی بسته قتلگاه تو شد
یا جوادالائمه ادرکنی
.

ماند بر بام جسم بی کفنت
مرغ ها ناله زن به گرد تنت
سایه کردند بر روی بدنت
یا جوادالائمه ادرکنی
.
لرزه بر جان اهل دین افتاد
شعله بر قلب مسلمین افتاد
تنت از بام بر زمین افتاد
یا جوادالائمه ادرکنی

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *