اشعار آیینی خیمه...

رنگ خزونی نرو

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 30 تیر 1399

رنگ خزونی نرو

متن شعر

رنگ خزونی نرو

***

رنگ خزونی نرو
با دل خونی نرو
.
تو هم مثل مادرت
هنوز جوونی نرو
.
جوون آل طاهایی
تو خونه ت حتی تنهایی
.
تنت رو خاک انداختن
مثل حسین زهرایی
.
جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه
فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح
.
هلهله دور و برت
خون دل مضطرت
.
چقدر غریبی که شد
قاتل تو همسرت
.
تشنه و بی تاب بودی تو
تو حسرت آب بودی تو
.
کرببلا اومد یادت
به فکر ارباب بودی تو
.
جدّت ناله زد گوشه ی قتلگاه
العطش یطلب شربهٌ من الماء
.
جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه
فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح
.
جدّمو می زدن کوفیا بی هوا
فرقهٌ بالسهام فرقهٌ بالعصا
.
رنگ خزونی نرو
با دل خونی نرو
.
تو هم مثل مادرت
هنوز جوونی نرو
.
جوون آل طاهایی
تو خونه ت حتی تنهایی
.
تنت رو خاک انداختن
مثل حسین زهرایی
.
جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه
فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح
.
غریب و بی یاور موندی
دلای ما رو سوزوندی
.
با گریه روضه می خوندی
با گریه روضه می خوندی
.
بین یه مشت نانجیب
اگرچه بودی غریب
.
نشد تنت غارت و
نبودی شیب الخضیب
.
غریب و بی یاور موندی
دلای ما رو سوزوندی
.
با گریه روضه می خوندی
با گریه روضه می خوندی
.
جدّمو می زدن بی کس و بی سپر
فرقهٌ بالسّنان فرقهٌ بالحجر
.
جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه
فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح
.

زخم تو خورده نمک

از غم غصب فدک

.

می گفتی بابا کی زد

مادر ما رو کتک

.

به یاد مادر می خونی

به یاد اون در گریونی

.

یه روز میاد که آقا جون

اون دو تا رو می سوزونی

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *