رنگ خزونی نرو با دل خونی نرو . تو هم مثل مادرت هنوز جوونی نرو . جوون آل طاهایی تو خونه ت حتی تنهایی . تنت رو خاک انداختن مثل حسین زهرایی . جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح . هلهله دور و برت خون دل مضطرت . چقدر غریبی که شد قاتل تو همسرت . تشنه و بی تاب بودی تو تو حسرت آب بودی تو . کرببلا اومد یادت به فکر ارباب بودی تو . جدّت ناله زد گوشه ی قتلگاه العطش یطلب شربهٌ من الماء . جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح . جدّمو می زدن کوفیا بی هوا فرقهٌ بالسهام فرقهٌ بالعصا . رنگ خزونی نرو با دل خونی نرو . تو هم مثل مادرت هنوز جوونی نرو . جوون آل طاهایی تو خونه ت حتی تنهایی . تنت رو خاک انداختن مثل حسین زهرایی . جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح . غریب و بی یاور موندی دلای ما رو سوزوندی . با گریه روضه می خوندی با گریه روضه می خوندی . بین یه مشت نانجیب اگرچه بودی غریب . نشد تنت غارت و نبودی شیب الخضیب . غریب و بی یاور موندی دلای ما رو سوزوندی . با گریه روضه می خوندی با گریه روضه می خوندی . جدّمو می زدن بی کس و بی سپر فرقهٌ بالسّنان فرقهٌ بالحجر . جدّمو می زدن گوشه ی قتلگاه فرقهٌ بالسیوف فرقهٌ بالرماح .
نظرات