اشعار آیینی خیمه...

به پای پرچم سرخت چه سرها که نیفتادن

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 19 شهریور 1397

به پای پرچم سرخت چه سرها که نیفتادن

متن شعر

به پای پرچم سرخت چه سرها که نیفتادن

***

به پای پرچم سرخت چه سرها که نیفتادن
فقط اون بنده هایی که به پات افتادن آزادن
.
سیاه شد رنگ پرچم الا یا اهل العالم
خدا گرفته ماتم محرّم شد محرّم
.
آقا جانم یاد جسم بی کفنت ای وای ای وای
یاد زخمای بدنت ای وای ای وای
یاد ردّ پا رو تنت ای وای ای وای
با سنگ می زدنت ای وای ای وای
.
با یه پرچم سیاه بازم خونه ها غرق نور میشه
تو هوات زندگی هامون مهیای ظهور میشه
.
اومده باز هوای آمادگی برایِ

ظهور اسم اعظم ؛ محرّم شد محرّم 
.
آقا جانم یاد خاتم یمنت ای وای ای وای
پاره پاره پیرهنت ای وای ای وای
روی نیزه و رو زمین ای وای ای وای
با سنگ می زدنت ای وای ای وای
.
آقا جانم یاد جسم بی کفنت ای وای ای وای
یاد زخمای بدنت ای وای ای وای
یاد ردّ پا رو تنت ای وای ای وای
با سنگ می زدنت ای وای ای وای
.
برای روضه ی گودال می میره نوکرت آخر
برای اون دوازده بار برای کندی خنجر
.
تو و گودال و زینب ، بدن و سمّ مرکب
دوباره شد مجسّم ؛ محرّم شد محرّم
.
آقا جانم وقت زیر و رو شدنت ای وای ای وای
وقت دست و پا زدنت ای وای ای وای
پیش چشم اهل حرم ای وای ای وای
با سنگ می زدنت ای وای ای وای
.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *