اشعار آیینی خیمه...

جلوی آیینه خودمو می بینم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 7 مهر 1397

جلوی آیینه خودمو می بینم

متن شعر

جلوی آیینه خودمو می بینم

خیلی تغییر کردم 

.

جدی جدی با روضه های تو 

خودمو پیر کردم 

.

باور من اینه که  همیشه تو زندگیمی 

من عوض شدم ولی تو حسین بچگیمی 

.

حواست هست به موهای سفید سرم 

چقدر امسال از گذشته شکسته ترم 

.

حواست هست نوکرت داره پیر میشه 

بخرم ببرم به حرم داره دیر میشه

.

دوسِت دارم دوسِت دارم

.

من اومدم تا با معجزه ی عشقت

تازه آدم شم

.

دلمو بردار و یه جوری عاشق کن

رسوای عالم شم

.

کی منو صدا زده اگه تو صدام نکردی

هِی بدی دیدی ولی تو منو رها نکردی 

.

حواسم هست که بدی مو به روم نزدی

حواسم هست این تو بودی که راه اومدی

.

حواسم هست عمر من داره طی میشه

اربعین که میام بطلب بگو کِی میشه

.

دوسِت دارم دوسِت دارم

.

همه شب هامو غم تو طی کرد

ببین که آشوبم

.

تو روضه ها آقا منم مث نوکر

به سینه می کوبم

.

من فدات که از عطش نفست دیگه بریده

مادرت اومد ولی دیگه قاتلت رسیده

.

حواسش هست کی گلوتو بوسه زده

حواسش هست توی گودی کجا اومده

.

حواسش هست مادرت داره می بینه

بی حیا روی سینه ی تو داره می شینه

.

غریبم وای غریبم وای 

.

باور من اینه که  همیشه تو زندگیمی 

من عوض شدم ولی تو حسین بچگیمی 

.

حواست هست به موهای سفید سرم 

چقدر امسال از گذشته شکسته ترم 

.

حواست هست نوکرت داره پیر میشه 

بخرم ببرم به حرم داره دیر میشه

.

دوسِت دارم دوسِت دارم

.

.

.

برچسب ها

نظرات

  1. Zahra میگه

    کاش ما هم میخوایم بریم رو بطلبه

  2. محمد میگه

    واقعا درست میگی یه حال خیلی خوبیه که واقعاوصف شدنی نیست قربونش برم هفت ساله پشت سرهم داره می طلبونم
    هرچی هم ازاربابامون(ع)بخواین برآورد میکنن

  3. محمد میگه

    انشالله میری ازخودآقا(ع)بخواه بخداوندی خدامیبرت

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *