اشعار آیینی خیمه...

^ اربعین عشاق جان را نزد جانان می برند

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 مهر 1397

^ اربعین عشاق جان را نزد جانان می برند

متن شعر

اربعین عشاق جان را نزد جانان می برند
سر برای پیشکش دربار سلطان می برند
.
هم سواره هم پیاده دل به جاده می زنند
آبرو از هرچه عذر و هرچه هجران می برند
.
مثل موسای کلیم الله تا وادیِ طور
پابرهنه می روند و سودِ چندان می برند
.
مرحبا به شیعیان و مردم اهل عراق
که همیشه در قمار عشق آسان می برند
.
اربعین به خانه هاشان در طریق کربلا
با زبانِ التماس و زور ” مهمان ” می برند
.
در تمام سال با نان جویی سر می کنند
خدمت زائر ولیکن مرغ بریان می برند
.
تربت و آب و غذای حضرتی که جای خود
خاک پای زائران را بهر درمان می برند
.
آب تاول های پای زائران هم برکت است
باغبان هاشان برای باغ هاشان می برند
.
پیر زن هایی که بی سرمایه و بی موکبند
بار زائر را به روی دوش با جان می برند
.
وای بر حال کسانی که برای زائران
کیسه می دوزند و از این ناحیه نان می برند
.
شمع می گِرید ولی خاکستر پروانه را
به غنیمت بادها شام غریبان می برند
.
یوسف پاره کفن ای یوسف پاره بدن
خواهرت را کوچه و بازار و زندان می برند

.

.

.
رضا قربانی
.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *