اشعار آیینی خیمه...

مدینه جایی بین ابراست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 21 مهر 1397

مدینه جایی بین ابراست

متن شعر

مدینه جایی بین ابراست

که هر ابری به دورش گریونه

.

یه اقیانوس خاکی اونجاست

که خورشید تو عمقش پنهونه

.

ملائکه توی ملکوت

سمت مدینه پر میزنن

.

تو عالم معنا تو بقیع

دارن حرم درست می کنن

.

فرشته ها از روز ازل

خادم حرم امام حسنن

.

یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش

می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش

.

مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر

مگه یادم میره زخم روی صورت مادر

مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر 

.

مدینه شهری توی دل هاست

که اسمش دل رو می لرزونه

.

دلو می لرزونه قبرایی

که زیر آفتاب و بارونه

.

دلی که شد امام حسنی

دیگه زمین براش قفسه

.

آزاده و رهای رهاست

با آسمونا هم نفسه

.

یه روزی زائرش میشه و

به همه آرزوهاش میرسه

.

یه روضه خون بین مقام بالاسر

می خونه از کوچه می خونه از مادر

.

مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها

مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا

مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا

.

مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر

مگه یادم میره زخم روی صورت مادر

مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر 

.

یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش

می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش

.

منو بزنید مادرمو نزنید

.

مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر

مگه یادم میره زخم روی صورت مادر

مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر 

.

مدینه ! تو با شعری که خوند

دم آخر آقا می سوزی

.

به آیینه ش روز آخر گفت

مثل روز تو نیست هیچ روزی

.

امام حسن خودش دلا رو

برده به کربلای حسین

.

بخشیده روضه ی خودشو

به اشک روضه های حسین

.

کریم عالم بود و گذاشت

دار و ندارشو برای حسین

.

با جیگر پاره با اون تن بی حال

می خونه از مقتل می خونه از گودال

.

ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای

ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای 

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *