اشعار آیینی خیمه...

آبشار نور از دستار او سرشار بود

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 15 خرداد 1397

آبشار نور از دستار او سرشار بود

متن شعر

آبشار نور از دستار او سرشار بود

با عبای روی دوشش کعبه ای سیار بود

.

او مکرر دلبری می کرد از اهل بهشت

شیوه اش این بود ، زیرا حیدر کرّار بود

.

انعکاس نور رویش در رخ آیینه ها

خالق سلمان و حجر و میثم تمار بود

.

کعبه رو می کرد بر ایوان آقای نجف

پنج نوبت کعبه مشغول طواف یار بود

.

خط به خط ، نهج البلاغه نوحه خوان رفتنش

روضه خوان روی زردش زردی دستار بود

.

باغبان کهنه کار یاس ، هنگام وداع

در گلویش استخوان ، دربین چشمش خار بود

.

از نود زخم احد ، بدتر در و دیوار شد

از نود زخم احد ، کاری تر آن مسمار بود

.

زخم او تکثیر شد تا بی نهایت در حسین

یکصد و ده زخم نه ، زخم تنش بسیار بود

.

قبل از اینکه زخم ، جانش را بگیرد جان سپرد

چون سخن از کاروانی بر سر بازار بود

.

.

.

 حجت الاسلام محسن حنیفی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *