اشعار آیینی خیمه...

آدم که عاشق می شود فکر خطر نیست

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 19 آذر 1398

آدم که عاشق می شود فکر خطر نیست

متن شعر

آدم که عاشق می شود فکر خطر نیست

***

آدم که عاشق می شود فکر خطر نیست
در عاشقی اصلاً ضرر مدّ نظر نیست

.

“ در به دری دارد به دنبال خودش عشق “
عاشق نبوده آن کسی که در به در نیست

.

پشت سر پروانه دریا هم بریزی
پروانه برگشتی ندارد تا سحر نیست

.

پروانه را دیدم که خاکستر نشین شد
پروانه یادم داده عاشق فکر پر نیست

.

قدر جوانی را بدان و گریه کن باش
من شک ندارم وقت پیری بی اثر نیست

.

من گریه کردم هر کجا ، قلبم شکسته
پس گریه های من کم از شق القمر نیست

.

گریه برای این تبار محترم بود !
سر تا سرش سود است و اصلاً هم ضرر نیست

.

غیر از تو خرج هر که شد خونش هدر رفت
خونی که می ریزم به پات اسمش هدر نیست

.

دارم مقرّب می شوم بین گدایان
با این که در عالم گدائی معتبر نیست

.

این کاسه را باید پر از مهر علی کرد
اینجا گدا اصلاً به فکر سیم و زر نیست

.

بنشین و اینجا گریه کن آن جا بخندی
فردا که محشر شد خبر از چشم تر نیست

.

حتی صدایش در نیامد پشت آن در
جانم به زهرا که مثالش در بشر نیست

.

آتش به دامانش گرفت پایش نلرزید
گفتم کسی که عاشق است فکر خطر نیست

.

.

.

رسول عسگری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *