اشعار آیینی خیمه...

^ آمدم سراغتان با همین سلام ها

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 3 تیر 1397

^ آمدم سراغتان با همین سلام ها

متن شعر

آمدم سراغتان با همین سلام ها
آمدم بخوانمت با همین کلام ها

.
دست روی سینه ، دل … می ‌دهد سلامت ای
سید رکوع ها ، حضرت قیام ها !

.
بی شکیب ندبه ها ، بی قرار نوحه ها !
سطر سطر ناحیه ، باز هم سلام ها …

.
السلام دردها ، السلام مردها
سر به روی نیزه ها ، کشتن مرام ها

.
السلام العطش ، با گلوی آبکش
مادری که کرده غش ، مشک خشک و جام ها

.
زخم ها و اخم ها ، دودها ، کبودها
خورد شد شکسته شد خواهر امام ها

.
وای وای عمه ات ، های های عمه ات
عمه ی تو سنگ خورد ، سنگ پشت بام ها

.
از کجا بگویمت ، با چه رو بخوانمت
کوفه ها و سنگ ها ، کوچه ها و شام ها

.
سینه مان دریده اند هندهای نابکار
زهرمان چشانده اند ، جعده ها ، قطام ها

.
فیل های ابرهه کعبه را گرفته اند
زیر خاک می روند ، رکن ها مقام ها

.
از رفیق و آشنا طعنه ها چشیده ام
کوفه کوفه دیده ام هتک احترام ها

.
کی خروج می کنی پادشاه صبح ها
کی قیام می کنی یا اباالقیام ها !

.

.

.

ایوب پرندآور

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *