اشعار آیینی خیمه...

السلام ای شه لب تشنه ی بی سر

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 5 آذر 1397

السلام ای شه لب تشنه ی بی سر

متن شعر

السلام ای شه لب تشنه ی بی سر ؛ ارباب
می رسد از حرمت ناله ی مادر ؛ ارباب
.
گیسویش را به روی حنجر تو ریخته است
می گذارد لب خود را روی حنجر ؛ ارباب
.
خاطراتی ز تو و بوسه ی زینب دارد
می کند یاد گرفتاری خواهر ؛ ارباب
.

خواهرت را لب گودال کنار تو زدند

خاک گودال نشسته روی معجر ؛ ارباب

.

مثل او با کتک از یار جدایش کردند

جای پا مانده به روی همه پیکر ؛ ارباب

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *