اشعار آیینی خیمه...

^ الله گویم و پس از آن بی معطلی

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 18 فروردین 1397

^ الله گویم و پس از آن بی معطلی

متن شعر

الله گویم و پس از آن بی معطلی
دارم همیشه نام تو را بر لبم علی
.
ترسی ز طعنه ها به دلش نیست شیعه ات
همواره برده نام تو بر ماذنه ، جلی
.
زنگار غم به سینه ی ما هر زمان نشست
این سینه شد به نام شما پاک و صیقلی
.
راه ابوحنیفه کجا راه شیعیان
یا مالکی و شافعی و راه حنبلی
.
ما رهرو غدیر و جدا از سقیفه ایم
ما گفته ایم پای ولای شما ” بلی”
.
قرآن پُر است از جلوات فضائلت
کوری چشم دومی و چشم اولی
.
راه ورود قرب خدا هست از حرم
غیر از نجف به پیش خدا نیست مدخلی
.
امشب که اولیاء خدا زائر تواَند
قسمت نشد دوباره بیایم نجف ولی …
.
… خود را رسانده ام به صف شیعه در غدیر
بیعت کند غلام ، شب عید با ولی
.
باشد قبول غصه ی هجران چِشَم ولی
یک روز ساکن نجفت می شوم علی
.
.
.
مهدی علی قاسمی
.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *