اشعار آیینی خیمه...

^ امروز روز مرحمت نیست امروز روز انتقام است

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 12 دی 1399

^ امروز روز مرحمت نیست امروز روز انتقام است

متن شعر

 امروز روز مرحمت نیست امروز روز انتقام است

***

 امروز روز مرحمت نیست امروز روز انتقام است

خشمی که پنهان بود ، امروز ، شمشیر بیرون از نیام است

.

تا چند ساعت وقت دارید ، در سوگ این دریا بگریید

تا چند ساعت بعد دیگر هم خنده هم گریه حرام است

.

تا چند دور و دیر باشیم ؟ وقت است تا شمشیر باشیم

ماندن برای زخم سم است ، گریه برای مرد دام است

.

ایرانیا ! از خواب برخیز ، با خویش _ با این خواب _ بستیز

 خاک عزا را بر سرت ریز ، در کوچه بنگر ازدحام است

.

خوش بود خوابت با ظریفان ، اینت بهای خواب ، بنگر :

خورشید را کشتند ، آری ، بار دگر آغاز شام است

.

تنهاست ایران ، آه از ایران ، تنهاست انسان ، آه از انسان

وقتی که رنجش جاودانی ‌ست ، وقتی نشاطش بی ‌دوام است

.

ایران من ! این رستم توست ، در خون ‌تپیده ، رنج‌ دیده

این کشته ی دور از وطن ، آه ، فرزند پاک زال و سام است

.

این یوسف زیبای من بود ، که گرگ ‌ها او را دریدند

هنگامه ی خشم است ای دل ! فرصت برای غم تمام است

.

نه وقت اشک و سوگواری‌ ست ، نه وقت صلح و سازگاری

خون ، خون ، فقط خون شاید این‌ بار ، بر داغ این خون التیام است

.

ما نه سیاه و نه سپیدیم ، آغشته با خون شهیدیم

ما پرچم سرخیم یاران ! امروز روز انتقام است

.

.

.

حسن صنوبری

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *