اشعار آیینی خیمه...

اگرچه پر ز گناهم خدا ببخش مرا

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 7 بهمن 1397

اگرچه پر ز گناهم خدا ببخش مرا

متن شعر

اگرچه پر ز گناهم خدا ببخش مرا

***

اگرچه پر ز گناهم خدا ببخش مرا

تو را به آبروی مرتضی ببخش مرا

.

تمام دار و ندارم دو قطره ی اشک است

قبول کن کم و ناچیز را ببخش مرا

.

سرم به بازی دنیا عجیب گرم شده

که رفته است ز یادم جزا ؛ ببخش مرا

.

همیشه معصیتم را ز خلق پوشاندی

فدای معرفتت بی صدا ببخش مرا

.

کجاست گریه و زاری در سحرهایم

نمانده است برایم بکاء ببخش مرا

.

امید من به کمیل است و در زدن هایم 

ببین نرفته گدا هر کجا ببخش مرا

.

به لحظه ی لحظه ی عمرم گدای زهرایم

تو را به حضرت خیرالنساء ببخش مرا

.

شکسته ام چقدر قلب مهدی زهرا

برای این همه خبط و خطا ببخش مرا

.

خوشم از این که به لیل و نهار خود دارم

همیشه بر روی لب این نوا ببخش مرا

.

به جز حسین بلد نیستم دگر نامی

به حق کشته ی کرببلا ببخش مرا

.

به حق آن که به گودال دست و پا میزد

به حق آن که سرش شد جدا ؛ ببخش مرا

.

به حق آن که تنش زیر سمّ مرکب ماند

به حق آن که لبش خورده پا ؛ ببخش مرا

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *