اشعار آیینی خیمه...

ای کشته ی فتاده به هامون

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 2 شهریور 1397

ای کشته ی فتاده به هامون

متن شعر

ای کشته ی فتاده به هامون

حسین من حسین من

.

ای صید دست و پا زده در خون

حسین من حسین من

.

غریب مادر حسین من حسین من

.

ای کشته ی فتاده به هامون

حسین من حسین من

.

ای صید دست و پا زده در خون

حسین من حسین من

.

ای خشک لب فتاده ی دور از لب آب

ای حسین من

.

کز خون تو زمین شده جیحون

حسین من حسین من 

.

ای کشته ی فتاده به هامون

حسین من حسین من

.

ای صید دست و پا زده در خون

حسین من حسین من

.

غریب مادر حسین من حسین من

.

ای ماهی فتاده به دریای خون که هست

حسین من

.

زخم از ستاره بر تنت افزون

حسین من حسین من

.

ای نخل تر کز آتش جان سوز بی آبی

حسین من

.

دود از زمین رسانده به گردون

حسین من حسین من 

.

غریب مادر حسین من حسین من

.

این قالب طپان که چنین مانده بر خاک ای 

حسین من

.

شاه شهید ناشده مدفون 

حسین من حسین من 

.

ای شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه

خرگاه زین جهان زده بیرون حسین من

.

ای کشته ی فتاده به هامون

حسین من حسین من

.

ای صید دست و پا زده در خون

حسین من حسین من

.

غریب مادر حسین من حسین من

.

ای مونس شکسته دلان حال ما ببین وا اماه

ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین وا اماه

.

اولاد خویش را که شفیعان محشرند وا اماه

در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین وا اماه

.

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام وا اماه

یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین وا اماه

.

 این کشته ی فتاده به هامون حسین توست وا اماه

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست وا اماه

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *