این ساعت و این ثانیه

این ساعت و این ثانیه

دور حسین مهمانیه 

.

ارباب تو جمع نوکراش

مشغول روضه خوانیه 

.

دلدار کنار دلبرا 

سردار کنار بی سرا 

.

ارباب کنار نوکرا 

امشب که زهرا بانیه 

.

ما سینه زدیم ، اونا میون روضه باریدن 

ما حسین حسین گفتیم اونا حسینو هم دیدن 

از آخر مجلس اومدن شهیدا رو چیدن 

.

وقتی به من غرق گناه اِذن ورود دادی 

شرمنده شدم از شهدای دهه هفتادی 

کاشکی لااقل کنار تو از ما کنن یادی 

.

برسونم برسونم به شهیدای خودت 

بگیر آقا جون من رو روی پاهای خودت

.

سیدالشهدا حسین

.

امشب شهیدا حاضرن 

یا سینه زن یا ذاکرن 

.

دائم میون مجلسن 

هر چند که نیستن ظاهرا 

.

دائم به ما سر میزنن

گاهی دلو در می زنن 

.

تا کربلا پر می زنن 

هیئت دارن باید برن 

.

دل بزن به دریا دیگه دست و پا زدن بسه 

چند ساله میای هیئت دیگه در جا زدن بسه 

با این دل آلوده دم از خدا زدن بسه 

.

محسن حججی که دنیا رو زیر و زبر کرده 

ما سینه زنی کردیم و او سینه سپر کرده 

پس خیلی عجیب نیست که نگاش این جور اثر کرده 

.

برسونم برسونم به شهیدای خودت 

بگیر آقا جون من رو روی پاهای خودت

.

آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد 

یعنی به زیر منت پیمانه بگذارد 

.

این روزگار می‌‌گذرد خوب یا که بد

بهتر که عمر ما در این خانه بگذرد

.

.

.