اشعار آیینی خیمه...

بازم بوی پیراهنت پیچیده توی شهرمون

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 28 تیر 1399

بازم بوی پیراهنت پیچیده توی شهرمون

متن شعر

بازم بوی پیراهنت پیچیده توی شهرمون

***

بازم بوی پیراهنت پیچیده توی شهرمون

عاشق نوکر تواَم از سینه زن تا نوحه خون

.

شد شب اول ماه عشق ماه خون

من هستم یه عمره گریون گریون گریون

.

آقا ای آقا

جانا ای جانا

.

بنده من بنده

مولا تو مولا

.

با عطر پرچم عزات خیلی وقته که آشنام

از وقتی یادمه آقا من در به در روضه هام

.

کام من رو مادر وا کرده با تربت

کاش آقا بمیرم مثل تو تو اوج غربت

.

مظلوم ای مظلوم

عطشان ای عطشان

.

زخمی ای زخمی

عریان ای عریان

.

آقا ای آقا

جانا ای جانا

.

بنده من بنده

مولا تو مولا

.

می میرم آقا وقتی که روضه خون میشه مادرت

ای غریب مادر چرا بردن روی نیزه سرت

.

زینت شونه ی حضرت پیغمبر

پس چرا خوابیدی رو خاکا بریده حنجر

.

پیکر شد پامال

ریختن تو گودال

.

خواهر روی تل

دید و رفت از حال

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *