اشعار آیینی خیمه...

^ بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 6 دی 1399

^ بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام

متن شعر

بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام

***

بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی ! خوش سلیقه ام

.

زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی
داری برای دل خوشی ام کار می کنی ؟!

.

در این سه ماه ، آب شدم ، امتحان شدم
با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم

.

با دیدنت ، نگاه مرا سیل غم گرفت
با اولین تبسم تو ، گریه ام گرفت

.

این بوی نان داغ به من جان تازه داد
حتی به پلک های حسن ، جان تازه داد

.

زحمت نکش ! هنوز سرت درد می کند
باید کمک کنم ، کمرت درد می کند

.

آیینه ی پراز ترکم ، احتیاط کن
فکری به حال و روز بد کائنات کن

.

تا کهنه زخم بازوی تان تیر می کشد
دستاس خانه ، آه نفس گیر می کشد

.

از دست تو ، به آه شکایت بیاورم
نگذاشتی طبیب برایت بیاورم

.

با این که اهل صحبت بی پرده نیستم
راضی به رنج دست ورم کرده نیستم

.

جارو نکش ! که فاطمه جان درد می کشم
دارم شبیه پهلویتان درد می کشم

.

جارو نکش ! که عطر بهشت است می بری
روی مرا زمین نزن این روز آخری

.

باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست
ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست

.

گیرم که گردگیری امروز هم گذشت …
فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت ….

.

آشفته خانه ی جگرم را چه می کنی
خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی

.

زهرا به جای نان ، غم ما را درست کن
حلوای ختم شیر خدا را درست کن

.

مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری
دست شکسته جانب دستاس می بری

.

جان علی بگو که تو با این همه تبت
شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت

.

شستی تن حسین و حسن با کدام دست ؟!
آماده کرده ای تو کفن با کدام دست

.

حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه
از تشنگی لب پسرت سوخت فاطمه

.

حرف از کفن شد و کفنت ناله زد حسین
خونابه های پیرهنت ناله زد حسین

.

.

.

وحید قاسمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *