^ بر نهالی که شکسته ، ثمری نیست ، نگرد
بر نهالی که شکسته ، ثمری نیست ، نگرد
بین بارم عملی که بخری نیست ، نگرد
.
سر به زیر آمده ام تا که بدانی از من
بنده ی عاصی و شرمنده تری نیست ، نگرد
.
تو پیِ اشکی و من چشمه ی خشکیده شدم
در بساطم خبر از چشم تری نیست ، نگرد
.
اهل بیتند خدایان کرم ، طبع مرا
جز سرودن ز کریمان هنری نیست ، نگرد
.
ای که بی حبّ علی ، دور حرم می گردی
طوفِ بی حبّ علی را اثری نیست ، نگرد
.
اگر امروز پی ضامن فردا هستی
جز به دربار خراسان خبری نیست ، نگرد
.
دوست دارم بشوم زائر مشهد ، یا رب
در دلم حاجت و میل دگری نیست ، نگرد
.
کار هر بار رسیده است به کوچه ، دیدیم
آخر روضه به جز خون جگری نیست ، نگرد
.
ای اباصلت … از این کوچه خیالت راحت
خوب شد بین گذر ، رهگذری نیست ، نگرد
.
دور این خانه اگرچه پُر خاک است ولی
هیزمِ شعله ور و میخ دری نیست ، نگرد
.
.
.
محمدجواد شیرازی
.
نظرات