اشعار آیینی خیمه...

برای غربتش بخون ای روضه خون

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 7 تیر 1398

برای غربتش بخون ای روضه خون

متن شعر

برای غربتش بخون ای روضه خون

***

برای غربتش بخون ای روضه خون

بگو فصل بهار شده حالا خزون

بمیرم من برات شیخ الائمه

.

بگو از بقیع که یه سنگ مزارم نداره

بگو آسمون باید اینجا براش خون بباره

.

دنیا تقاصشو پس میدی

دنیا تو بی وفایی کردی

.

ای کاش من یار آقا بودم

دنیا کاش به عقب برگردی

.

نوحه ی رو لب های این دل های عاشق

الهی بمیرم برات امام صادق

.

امون از بی کسی امون از روزگار

سپیده دم شده سیاه و شام تار

الهی من فدات شیخ الائمه

.

بمیرم براش که رو خاکه دمای آخرش

داره زیر لب روضه میخونه واسه مادرش

.

مادر گناه تو چی بوده

مادر تو کوچه ها افتادی

.

مادر چهل تا نامرد بودن

مادر تو پشت در جون دادی

.

نفس تو بند اومد و محسن فدا شد

مدینه شب رفتنت ؛ کرب و بلا شد

.

نوحه ی رو لب های این دل های عاشق

الهی بمیرم برات امام صادق

.

تویی تو روضه خون برا جدت آقا

یه عمری گفتی از غمای کربلا

بازم روضه بخون شیخ الائمه

.

بخون از عطش بخون از تب و تاب خیمه ها

بخون از حسین که میزد جلو خواهر دست و پا

.

ارباب محرّمت نزدیکه

ای کاش زنده بمونم آقا

.

ارباب یه کاری کن تا امسال

ارباب فدات بشم عاشورا

.

منی که یه عمری برات نوکری کردم

بذار که بیام اربعین دورت بگردم

.

نوحه ی رو لب های این دل های عاشق

الهی بمیرم برات امام صادق

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *