اشعار آیینی خیمه...

^ به استقبال زلفت می رود باد صبا هر صبح

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 16 آبان 1397

^ به استقبال زلفت می رود باد صبا هر صبح

متن شعر

به استقبال زلفت می رود باد صبا هر صبح

نفس می گیرد از خاک کف پایت هوا هر صبح

.

برای دیدن آثار باقی مانده ات خورشید ؛

ز مشرق می زند با نورهایش دست و پا هر صبح

.

به این خاطر که چشم از گنبد خضرا نمی گیرد

نماز مغربش را ماه می خواند قضا هر صبح

.

دلیل اول لولاک و عشق آخر افلاک !

جهان را می کند آغاز با نامت خدا هر صبح

.

به سمت مَضجع نورانی ات با عشق می گردد

سلامی می دهد سمت مدینه کربلا هر صبح

.

می آید پنجره فولاد با اعوان و انصارش

که اول خود بگیرد از وجود تو شفا هر صبح

.

هزار و چارصد سال از زمانت رفته ، می جوشد ؛

چه عطر مستی از خمیازه ی غار حرا هر صبح

.

تمام شب از این تغییر استغفار می کردم

دوباره با خدا نام تو می شد جا به جا هر صبح

.

محمد تا که باشد آخر هر جمله ای حتی ؛

عقب می افتد الّلهُمَّ از صَلِّ عَلَیٰ هر صبح

.

اگر که پشت بر قبله ست می خواهد کند تعظیم

به عُشاق تو قبل از هر کسی ایوان طلا هر صبح

.

.

.

مهدی رحیمی

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *