اشعار آیینی خیمه...

به بهار گفتم ثمرت مبارک

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 4 آذر 1397

به بهار گفتم ثمرت مبارک

متن شعر

به بهار گفتم ثمرت مبارک

.

به بهار گفتم ثمرت مبارک
به بهشت گفتم شجرت مبارک

.
به سپهر گفتم قمرت مبارک
به وصال گفتم سحرت مبارک

.
به وجود گفتم گهرت مبارک
به شکیب گفتم ظفرت مبارک

.
به کلیم گفتم شب احمد آمد

به مسیح گفتم که محمّد آمد

.

چه خوش است امشب شب عیش و نوشم
چو ملک ز گردون گذرد سروشم

.
چو شراب کوثر ز درون بجوشم
به وصال ساقی ز شعف بکوشم

.
من و های و هوی و دو لب خموشم

.
که هماره جانم دهد و ستاند
ز نبی بگوید ، ز علی بخواند

.

به کلیم گفتم شب احمد آمد

به مسیح گفتم که محمّد آمد

.

ز خدا بوَد پر همه‌ جای مکه
شده غرق ، عالم به فضای مکه

.
زده پر وجودم به هوای مکه
به زمین مکه ، به سمای مکه

.
به مقام کعبه ، به صفای مکه
به رسول اکرم ، به خدای مکه

.
به شکوه کعبه ، به جلال احمد

که خداست پیدا به جمال احمد

.

به کلیم گفتم شب احمد آمد

به مسیح گفتم که محمّد آمد

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *