اشعار آیینی خیمه...

بی تو با ما خدا نمی سازد

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 1 آبان 1398

بی تو با ما خدا نمی سازد

متن شعر

بی تو با ما خدا نمی سازد

***

بی تو با ما خدا نمی سازد
دل ویرانه را نمی سازد

.

دل من در حوالی شعله
تا نسوزد مرا نمی سازد

.
مردنش بهتر است هرکس که
از ترابت دوا نمی سازد

.
امتحان کرده ایم هیچ کسی
مثل تو با گدا نمی سازد

***

هیچ کس مطمئن از گریه شب فردا نیست

پس بیایید به جای دو سه شب گریه کنیم

.

دهه ی اول ما وقف علی اکبر توست

دهه ی دوم اگر شد به وهب گریه کنیم

.

یاد دادند به ما از سحر عاشورا

تا شب پانزده ماه رجب گریه کنیم

***

.
راه ما راه نیست بیراهه ست
جاده ای که بلا نمی سازد

.

در زدم فقر را اضافه کنید 

به فقیران غذا نمی سازد

.
پی نان در نمی زنم اصلا

به من این کارها نمی سازد

.
زود ما را به کربلا ببرید
خاک اینجا به ما نمی سازد

.
غیر تو هیچ کس در این دنیا
کفن از بوریا نمی سازد

.
همه لج می کنند آیه نخوان
با دهانت عصا نمی سازد

***

لا اقل یک نفر از این در و همسایه نگفت

زینب ای بانوی تفسیر بفرما خانه

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *