اشعار آیینی خیمه...

بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 13 دی 1399

بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت

متن شعر

بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت

***

بیا که گنبد خضراست دیده بر راهت

بیا که حیدر تنهاست دیده بر راهت

.

چقدر منتظران تو بی صدا رفتند

نگاه مضطرب ماست دیده بر راهت

.

به هر دیار عزادار مادرند همه

بیا که عترت طاهاست دیده بر راهت

.

قسم به خاک نشسته به چادر مادر

سکوت غربت دنیاست دیده بر راهت

.

هنوز ناله ی مادر به گوش می آید

بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت

.

میان کوچه به دنبال گوشواره حسن

شهید سیلی اعداست دیده بر راهت

.

کنار بستر غرق به خون مادرتان

هنوز زینب کبراست دیده بر راهت

.

به ناله های بُنیّ کنار آن گودال

ببین که مادرت آنجاست دیده بر راهت

.

زمان کشتن لب تشنه آب می خوردند

لباس های تنش را یکی یکی بردند

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *