اشعار آیینی خیمه...

تو میای و توی عالم

اطلاعات بیشتر
تاریخ انتشار 20 فروردین 1399

تو میای و توی عالم

متن شعر

تو میای و توی عالم

***

تو میای و توی عالم

صحراها گلشن میشه

.
تو میایی و می بینی

چشمامون روشن میشه

.

همه دردا مرهم میشن

آدم ها آدم میشن

.
دور تو اهل توحید

هم پیمان هم میشن

.

جدا میشه با شمشیرت

خیر از شر ، حق از باطل

.
از رخسارت می تابه

نور اسلام کامل

.

ای نور خورشید و ماه
ادرکنی یا نور الله 

ادرکنی بقیه الله
.

تو میای و کوتاه میشه

دست هر چی طاغوته

.
عصر عشقت پایانِ

عصر خون و باروته

.

ضربان قلب عالم

تکرار نامت میشه

.
چشمای کل ادیان

محو اسلامت میشه

.

تو میای و معنا میشه

کل آیات قرآن

.
ادرکنی اعلی حضرت

ادرکنی صاحب زمان

.

ای نور خورشید و ماه
ادرکنی یا نور الله

ادرکنی بقیه الله

.

تو میای و ظلمت میره

با رخسار پر نورت

.
بهتر و بهتر میشه

دنیا با هر دستورت

.

میشه حکم و دستور تو

احکامِ هرچی دینه

.
تکفیری ها می فهمن

که اصل اسلام اینه

.

می گیری از ظلم و ظالم

انتقام خون حق

.
میای و حاکم میشه

تو عالم قانون حق

.

ای نور خورشید و ماه
ادرکنی یا نور الله 

ادرکنی بقیه الله

.

تو میای و روشن میشه

چشمای آیینه ها

.
با عشق تو می شه پاک

سینه ها از کینه ها

.

تو میای و پرچم میره

بالاتر و بالاتر

.
جلوه گر میشن با تو

کل ابناء الحیدر

.

ملکوت دنیای ما

ذکر یا مولا علی

.
یا حیدر یا مرتضی

عالیِ اعلی علی

.

یا مولا علی ولی الله

.

علی اسدالله و سیف الله

ای دست و ای شیر حق

.
شد مهدی فرزند تو

وارث شمشیر حق

.

علی اذن الله و عین الله

دارم از نامت شرف

.
هستم الحمدلله

شیعه ی شاه نجف

.

علی ولی الله و وجه الله

ای جان جانان من

.
جان قربان فرزندت

مهدی صاحب زمان

.

یا مولا علی ولی الله

.

.

.

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *